Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست- زینب رجایی: مهمترین اصل برای تحقق آزادی، رعایت اصل امر «رواداری و تساهل» است. تساهل و رواداری در لغت به معنای «تحمل کردن نظر مخالف» است؛ اما این جنبش تازه راه نیامده آزادی‌اش با زنجیر و دیکتاتوری است که حتی تحمل نصیحت‌های «زیدآبادی» از منتقدان حکومت و روشنفکران جامعه را هم ندارد و هر چه بر سر راه دارد را در خود می‌بلعد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حالا علاوه بر سر دادن شعارهای مستهجن در اغتشاشات و هتک حرمت از افراد، جدیدترین راهبرد اپوزیسیون خشونت‌طلب، حرکت به سمت «وطن‌زدایی» است که در نهایت هدف «تجزیه‌طلبی» را با روش جنگ داخلی دنبال می‌کند؛ مانند آنچه که در «مهاباد» شاهد بودیم، از حمله به خانه‌ها تا تاراج اشیا صاحب خانه.

خشونت‌طلبان که از ابراز خشونت به هیچ شخص و سازمان و نهادی پرهیز نمی‌کنند، چگونه می‌خواهند بنا بر ادعای خود، پاسدار آزادی و آبادی ایران باشند و در ایران را به نقطه مطلوب برسانند. این وضعیت، باید سوال معناداری را در ذهن ایرانیان وطن‌دوست ایجاد کند که چه کسی واقعاً خواستار آبادی ایران است و چه نیروها و افرادی، خواستار ویرانی ایران.

زمانیکه بر روی اعتراضات اصیل مردم در مهاباد پرچم «قاضی محمد» برافراشته می‌شود، زمانی که صراحتاً شاهد گفتارهای تجزیه‌طلبانه هستیم، اگر نسبت به این حوادث و پشت پرده آن آگاه نباشیم، مرعوب خواهیم شد. زمانی که «عبدالله متهدی» در سیمای ریاض می‌گوید «زن زندگی آزادی مال ماست و ما این جنبش را راه انداختیم»؛ قطعاً فردای تضعیف دولت مرکزی، اوست که می‌خواهد تعیین کند، کشور چگونه اداره شود.

زمانی که نوبراندازان اجاره‌ای به محافل نظامی غرب به عنوان سخنگویان مردم ایران دعوت می‌شوند و نسخه تحریم و حمله و انزوا را برای ایران می‌پیچند، زمانی که «مریم رجوی» به عنوان نمادی از جنبش «زن، زندگی، آزادی» در پارلمان کانادا سخن می‌گوید، می‌توان به روشنی دریافت که مساله اصلی غرب، نه آزادیِ زن و برپایی دموکراسی در ایران بلکه صرفاً و اصلاً، «تجزیه تمامیت خاک ایران» و تقسیم ایران به چند کشور جداگانه قومی و نژادی است. تجزیه‌طلبی که نه عمری به اندازه جنبش زن، زندگی، آزادی بلکه ریشه‌ای به درازای تاریخ کشور دارد، از همان جا که در ۱۳۲۴ زیر بیرق استالین برای تجزیه ایران تلاش شد و دو دولت مهاباد و پیشه‌وری در آذربایجان تشکیل شد.

حالا حدود هفتاد روز از درگذشت تلخ «مهسا امینی» دختر ۲۲ ساله اهل سقز می‌گذرد و مرور رویدادهای این دو ماه تصویری از آینده این اعتراضات پیش روی ما قرار داده است.

روزهای نخست، نوک پیکان این دور از اعتراضات، «قانون حجاب» و ساز و کار اجرای آن در جمهوری اسلامی را نشانه گرفته بود. می‌توان گفت همه‌چیز از فضای مجازی شروع شد؛ فضایی که در ابتدا، حکم کف خیابان را برای مردم معترض داشت و هر «پُست»، «توییت» یا «استوری»، مصداق آتش زدن سطل زباله‌ای در خیابان‌های شهر بود که عده‌ای دور آن جمع می‌شدند، هر کس شعاری می‌داد و ساعتی بعد جمعیت پراکنده می‌شد.

در این ایام گروهی از زنان برای بیان اعتراض خود، در اماکن عمومی حجاب از سر برداشتند و عکس‌هایی نظیر آنچه مدتی است «مسیح علی‌نژاد» تحت عنوان «چهارشنبه‌های سفید» بر آن تمرکز کرده بود را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند. پس از این مرحله، کم‌کم پلتفرم‌های اجتماعی دست در دست خیابان‌های شهر گذاشتند و چیزی نگذشت که مصادیق اعتراض از دنیای مجازی به وادی حقیقت کشیده شد.

آنچه اتفاق افتاد حرکتی پینگ‌پنگی میان «خیابان‌ها» و «فضای مجازی» بود. فراخوان‌هایی برای تجمعات در پلتفرم‌های مختلف منتشر می‌شد و مدتی بعد، تصاویری از برگزاری این تجمعات در ویترین‌های و دالان‌های فضای مجازی دست به دست می‌چرخید. «زن، زندگی، آزادی»، هشتگی که در کنار نام مهسا امینی شعار اصلی معترضان شده بود، از پست‌های مجازی به دیوارهای شهر آمد، روی آسفالت خیابان‌ها نوشته شد و بر کف‌پوش پارک‌ها نقش بست. در حقیقت آنچه اتفاق افتاد حرکتی پینگ‌پنگی میان «خیابان‌ها» و «فضای مجازی» بود. فراخوان‌هایی برای تجمعات در پلتفرم‌های مختلف منتشر می‌شد و مدتی بعد، تصاویری از برگزاری این تجمعات در ویترین‌های و دالان‌های فضای مجازی دست به دست می‌چرخید.

«احمد وحیدی» وزیر کشور در این باره می‌گوید: «فضای مجازی توانسته آسیب‌های بسیار زیادی را ایجاد کند و می‌بینیم که برای جامعه به نوعی کف خیابان بوده است. اگرچه ما با یک جنگ ترکیبی با حضور تیم‌های اغتشاشگر حرفه‌ای مواجه هستیم، اما بخش قابل توجهی از این التهابات ناشی از فضای مجازی مخرب است.»

با توجه به آنچه در جامعه در حال وقوع بود، نگرانی‌ها درباره تأثیر فضای مجازی بر روند اعتراضات گسترش یافت. «احمد راستینه» نماینده مردم شهرکرد در مجلس شورای اسلامی معتقد است: «جریان سیاسی مشخصی در فتنه‌های مختلف تلاش کرده تا با استفاده از بسترسازی رسانه‌ای، فضای مجازی و با عاریت گرفتن از شبکه‌های بیگانه بر افکار عمومی موج سواری کند و خودش را دایه دلسوزتر از مادر بداند.»

با همه اینها، به تدریج جو غالب در هر دو بستر یعنی «خیابان» و «رسانه‌های اجتماعی»، از سوگواری برای مهسا امینی و اعتراض به قانون حجاب فاصله گرفت. شعارها تندتر شد و ادبیات رادیکالی جمهوری اسلامی بر فضای اعتراضات سایه انداخت. مثل تجربه سال‌های پیش، باز هم موضوع به براندازی جمهوری اسلامی کشیده شد. «محسن منصوری» معاون اجرایی رئیس‌جمهور بیان می‌کند: «در حوادث اخیر اصلاً موضوع حجاب، خانم امینی و دختران و زنان مطرح نیست؛ بلکه جمهوری اسلامی را هدف قرار داده‌اند.»

رهبر معظم انقلاب دهم مهر ماه، در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح خاطرنشان کردند: «پشت صحنه قضایای اخیر، این زورگویان قرار دارند و دعوا بر سر از دنیا رفتن یک دختر جوان و یا بر سر با حجاب و بدحجاب نیست. خیلی از کسانی که حجاب کامل ندارند، جزو هواداران جدی جمهوری اسلامی هستند و در مراسم مختلف شرکت می‌کنند. دعوا و بحث بر سر استقلال و ایستادگی و تقویت و اقتدار ایران اسلامی است.»

دعوت به خون

چیزی نگذشت که گسترش خشونت در ابعاد متخلف، تغییری اساسی در پروسه اعتراضات را رقم زد. خشونت کلامی و تهدیدهای مجازی به صورت جدی آغاز شد و برخی کاربران با استفاده از حساب‌های کاربری عمومی یا در گروه‌های خصوصی خواهان افزایش سطح خشونت در خیابان‌های شهر شدند. آنها مخاطبان و دنبال‌کنندگان خود را به انحا مختلف به سمت استفاده از سلاح‌های گرم و سرد کشاندند. «محمود شهریاری» مجری سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی و «علی کریمی» بازیکن سابق تیم ملی فوتبال کشور در مطلبی که از حساب کاربری خود در اینستاگرام آن را منتشر کردند، ساخت کوکتل مولوتوف در خانه را به مردم آموزش دادند!

«طالب قلیچی» پژوهشگر و فعال رسانه‌ای معتقد است: «هیچ آشوبی نمی‌تواند با خشونت تأثیرگذاری خود را اثبات کند؛ وقتی جامعه دچار آشوب شود قطعاً به کل مردم یک کشور تسری پیدا می‌کند؛ خشونت طلبی در جامعه فقیر و غنی نمی‌شناسد و به معنای در امان ماندن یک گروه خاص از خشونت نیست» و همچنین می‌گوید: «خشونت‌طلبی با جان و مال مردم سر و کار دارد. این افراد پا را فراتر گذاشته و با خشونتی داعش وار خون مردم و نیروهای انتظامی را به زمین ریختند و تمام سعی خود را برای ایجاد یک دو قطبی دروغین و ایجاد تقابل بین مردم و نیرو انتظامی کردند.»

سیر خشونت در نقاط مختلف کشور به طرز عجیبی افزایش یافت و تهدیدهای مجازی به واقعیت تبدیل شد. کشته شدن «آرمان الله‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» از نمونه‌های بارز افزایش خشونت بود. کشف و ضبط سلاح‌های سرد توسط نیروهای امنیتی از معترضان از طرفی و استفاده فزاینده از بمب‌های دست‌ساز به ویژه کوکتل مولوتوف از طرف دیگر، فضا را از آنچه به عنوان اعتراض شناخته می‌شد فاصله داد و وارد فاز اغتشاش کرد. استفاده از بمب‌های دستی، سلاح‌های سرد و گرم نگرانی‌های امنیتی را افزایش داد. سردار «حسن حسن‌زاده» فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ در این باره خبر داد: «در طول مدتی که شاهد آشوب در سطح تهران بودیم، بالغ بر ۱۵۰۰ قبضه سلاح سرد و گرم و تجهیزاتی برای آسیب رساندن به اماکن و وسایل عمومی کشف و ضبط شد که معنای این حجم از سلاح کشف شده آن است که عده‌ای با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده قصد ایجاد آشوب در تهران را داشتند.»

همچنین سردار «سیاوش مسلمی» فرمانده سپاه کربلای مازندران درباره حوادث اوایل مهر ماه در این استان با اشاره به کشف و ضبط سلاح‌های سرد و دست‌ساز زیادی از اغتشاشگران گفت: «مشروبات الکلی، مواد مخدر و انواع و اقسام نقاب و سلاح‌های دست‌ساز و همچنین انواع و اقسام چاقو از اغتشاشگران کشف شده است، در یک پارک در یک کیسه حدود ۸۰ قبضه سلاح سرد جاسازی شده بود تا در موقع مناسب از آن استفاده کنند.»

سیر خشونت در نقاط مختلف کشور به طرز عجیبی افزایش یافت و تهدیدهای مجازی به واقعیت تبدیل شد. کشته شدن «آرمان الله‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» از نمونه‌های بارز افزایش خشونت بود؛ این افراد نه با ضرب گلوله، نه از شدت ضربه به سر و نه حتی از شدت سوختگی در اثر به آتش کشیده شدن، بلکه به علت میزان جراحات شکنجه‌وار جان خود را از دست دادند. اندکی بعد «سجاد شهرکی» امام جمعه مسجد مولای متقیان در زاهدان به ضرب گلوله جان باخت. علاوه بر این تعداد زیاد دیگری از مأموران انتظامی و امنیتی که در حلقه اغتشاشگران گرفتار شده بودند، به همین سرنوشت دچار شدند.

«سید محمد حسینی» معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در دیدار با خانواده شهدای امنیت با اشاره به دعوت حداکثری اغتشاشگران به خشونت حداکثری و رفتار داعش‌مآبانه بیان کرد: «اغتشاشگران در این حوادث به صورت کاملاً برنامه‌ریزی شده، با نهایت خشونت و بی‌رحمی به میدان آمده بودند و ناجوانمردانه هرکس که در مقابلشان بود را به شهادت می‌رساندند.»

نکته عجیب آنجا بود که تصاویر این میزان از خشونت‌طلبی با ضریب بالایی در فضای مجازی منتشر شد و کاربرانی که تا مدتی قبل ادعا می‌کردند اعتراضات، وحدت ایرانیان را بیشتر کرده، از به قتل رسیدن آرمان بیست ساله و روحانی جوان به وجد آمدند.

این سیر صعودی، افسارگسیخته ادامه پیدا کرد؛ برهنه کردن، زنده‌زنده به آتش کشیدن، شکنجه دادن تا لبه پرتگاه مرگ، پنهان کردن پیکرهای نیمه‌جان برای جان کندن از شدت درد و خونریزی و هرگونه خشونت دیگری علیه نیروهای نظامی و حکومتی، وقایع غیرانسانی را تا حد غیرقابل باوری عادی کرده است تا جایی که حتی عده‌ای در دفاع این اقدامات برآمده‌اند. بخشی از این عادی‌سازی توسط رسانه‌های خارجی رقم خورده است. یک روزنامه فرانسوی، با انتشار یک کاریکاتور از سوختن «عمامه»، تیتر زد: «عمامه‌ها در ایران می‌سوزند».

در این مرحله می‌توان گفت پس از آنکه اعتراض به اغتشاش کشیده شد، حالا در اقدامی شبیه به آنچه در سال‌های اوایل انقلاب در برخی نقاط کشور شاهد آن بودیم، وقایع به سمت جنگ‌های شهری رفته است. علیرغم همه اینها، بعد از گذشت حدود یک ماه، تقریباً هرج و مرج‌ها در حال فروکش بود که وقایع تلخ جمعه زاهدان، روی خاکستری که تا خاموشی فاصله‌ای نداشت، هیزم دوباره‌ای ریخت. رسانه‌های فارسی‌زبان واقعه زاهدان را نوعی منعکس کردند که گویی همه چیز در ادامه ماجرای اعتراضات به درگذشت مهسا امینی است اما حقیقت آن بود که آنچه رخ داد در پی آن بود که «مولوی عبدالحمید» در خطبه‌های نماز جمعه موضوع تعرض به دختری بلوچ را بازگو کرد و از این طریق قوم بلوچ را به میدان اضافه کرد.

از اعتراض در تهران تا جنگ شهری در شهرهای قومیتی

به مرور زمان، تمرکز آشوب‌ها در شهرهای قومیتی گسترش بیشتری پیدا کرد. کردستان که از همان ابتدا به واسطه کُرد بودن مهسا امینی عضوی از میدان بود؛ سیستان و بلوچستان نیز بعد از تهییج‌های عبدالحمید به عرصه اضافه شد و بعد از آن نوبت به شمال‌غرب یعنی آذربایجان غربی رسید. «بوکان» و «مهاباد»، از حوالی چهلمین روز درگذشت مهسا امینی به صورت جدی وارد زنجیره اغتشاشات شدند.

کشف محموله‌های سلاح و مهمات به داخل کشور به ویژه شهرهای مرزی و قومیتی، خبر می‌داد هدایت وقایع ایران به سمت درگیری‌های مسلحانه، موضوعی از پیش تعیین شده است یا دست کم از خارج از کشور از آن حمایت جدی می‌شود. کشف و ضبط چندین محموله ریز و درشت قاچاق سلاح و مهمات به داخل کشور به ویژه شهرهای مرزی و قومیتی، خبر از آن می‌داد که هدایت وقایع ایران به سمت درگیری‌های مسلحانه، موضوعی از پیش تعیین شده است یا دست کم در حال حاضر از خارج از کشور از آن حمایت جدی می‌شود.قرارگاه حمزه سید الشهدا (ع) در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «مقادیری قابل توجهی سلاح و مهمات جنگی شامل تعداد زیادی اسلحه جنگی ساخت آمریکا و وینچستر در شهرستان مهاباد کشف و ضبط شد که قرار بود با هدف کشته‌سازی در اغتشاشات استفاده شود.»

همچنین «مهدی شمس‌آبادی» دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان و بلوچستان خبر داد: «پیرو رصد اطلاعاتی دقیق سربازان گمنام امام زمان (عج) محموله سنگین سلاح و مهمات جنگی در راستای اغتشاشات و سایر اقدامات امنیتی قبل از ورود به ایران، در مرزهای سیستان و بلوچستان کشف و ضبط و عوامل آن نیز دستگیر شده‌اند. در این عملیات ۹۰ قبضه سلاح و ۶۰ هزار انواع مهمات کشف و ضبط شده است.»

علاوه بر این، «هادی نجاری» رئیس حوزه قضائی شهرستان مهرستان واقع در استان سیستان و بلوچستان نیز از از کشف و ضبط تعداد ۲۲ قبضه سلاح کلت کمری ،۴۴ تیغه خشاب سلاح کمری و ۱۰ هزار فشنگ سلاح کمری دراین منطقه خبر داد و گفت: «حسب تحقیقات اولیه متصور است متهمان قصد انتقال سلاح و مهمات غیرمجاز به سایر شهرستان‌های استان و نقاط کشور به ویژه در شرایط خاص فعلی جامعه جهت دامن زدن به ناآرامی‌های کشور را داشتند.» اینها تنها شمار اندکی از آمار کشفیات نیروی انتظامی و امنیتی کشور در بازه دو ماهه اخیر است.

«تجزیه»، متمم خشونت در اعتراضات

فارغ از آنکه تشدد در روزهای اعتراضات افزایش چشم‌گیری داشته است، کشیده شدن هسته اتفاقات به شهرهای مناطق مرزی به ویژه شهرهایی که سابقه فعالیت گروه‌های تجزیه‌طلب در آنها وجود داشته است، فاز دیگری از تئوری حمله به جمهوری اسلامی را تداعی می‌کند. قوت گرفتن گروه‌های تجزیه‌طلب از «کومله» گرفته تا «الاحوازیه» از آنجا شروع شد که در تجمعات داخلی و خارجی پرچم‌های خود را بالا بردند.

البته همین میزان از عرض اندام تجزیه‌طلبان، حتی در میان خود براندازان هم به رسمیت شناخته نشد؛ درگیری لفظی میان مخالفان جمهوری اسلامی در تجمع ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر ماه) برلین یکی از مصادیق این ماجراست.

با این وجود، به نظر می‌رسد شرایط فعلی به ویژه از جهت افزایش میزان درگیری‌های مسلحانه در برخی از شهرها، فرصتی طلایی در اختیار کسانی قرار داده که سال‌ها نقشه جدا شدن از نقشه ایران را در سر می‌پروراندند.

زیر بمباران اخبار و هشتگ‌های کشته‌سازی‌هایی همچون نیکا شاکرمی و اسرا پناهی، شاید کمتر کسی متوجه آن شده باشد که دو بخش حزب دموکرات کردستان که از سال ۱۳۸۵ از هم جدا شده بودند، بار دیگر با هم متحد شدند. «خالد عزیزی» سخنگوی حزب دموکرات کردستان در این باره گفت: «وضعیت داخلی ایران در چنین شرایطی و به طور مشخص اوج مبارزات ایران علیه جمهوری اسلامی و مردم کردستان، فاکتورهایی بودند که در این تصمیم تأثیر بسیار جدی داشتند.»

پررنگ شدن نقش طرفداران تجزیه‌طلبی باعث شد مردم عادی و معترض تا حد زیادی از درگیری در این مناطق فاصله بگیرند و آنچه این روزها شدت یافته، نزاع میان طرفداران حزب آزادی‌خواه و نیروهای امنیتی است. فریاد «قاسملو قاسملو ربگه‌ت دریژه‌ی هه‌یه» به معنای «قاسملو قاسملو راهت ادامه دارد» در شماری از مناطق کردنشین نشان می‌دهد که دیگر حرفی از «زن زندگی آزادی» در میدان باقی نمانده است. «عبدالرحمن وثوق» معروف به قاسملو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران بود.

گرچه قوم کُرد از قومیت‌های اصیل، شریف و جدایی‌ناپذیر ایران است و مردم آن به تاکید و تعبیر مکرر رهبر انقلاب و به شهادت آنچه در تاریخ رقم خورده، همواره وطن‌دوست و وفادار بوده‌اند؛ اما فعالیت گروه‌های تجزیه‌طلب در آن قدمتی صد ساله دارد و این موضوع، حقیقتی انکارناپذیر است؛ گروه‌ها و گروهک‌هایی که به بهانه هر رویداد سیاسی، درگیری‌های مسلحانه خود را از سر گرفته و اقدامات مخفی و زیرزمینی خود را علنی می‌کنند.

«کومله»، «حزب دومکرات کردستان»، «سازمان خبات کردستان ایران»، «حزب رهایی کردستان»، «پژاک»، «اتحادیه انقلابیون کردستان» و «حزب میهن‌پرستان کردستان» تعدادی از مهم‌ترین احزاب تجزیه‌طلب هستند که دشمنی آنها صرفاً با جمهوری اسلامی نیست، بلکه با هر حکومت مرکزی است که استقلال آنها را به رسمیت نشناسد. جدیت این استقلال‌طلبی تا حدی بود که حتی سال ۱۳۲۴ برای چند ماه «جمهوری مهاباد» تشکیل شد.

سوابق درگیری احزاب تجزیه‌طلب به ویژه گروهک‌های کردستان، چه با رژیم پهلوی و چه با جمهوری اسلامی، نشان‌دهنده آن است که آنها از گذشته تا حد قابل توجهی مسلح بوده‌اند. بررسی وقایع اوایل انقلاب نشان می‌دهد که آن زمان هم این گروهک‌ها با ایجاد آشوب گرم و درگیری‌های مسلحانه در شهرهایی همچون مهاباد تلاش کردند، منطقه را به سلطه خود دربیاورند و حکومت مرکزی را مجبور به عقب‌نشینی و پذیرش استقلال کنند. سناریو تجزیه‌طلبان در ایام حوالی سال ۶۰ هم، ایجاد جنگ شهری بود. معابر اصلی و فرعی را سنگر بستند و با توجه به دسترسی قابل توجهی که به مهمات داشتند، شهر را قرق کردند و از قتل عام مردم گرفته تا غارت اموال، دست به هر جنایتی زدند. مردم کردستان هنوز از آنها ترس دارند و شاید به همین علت وقتی نیروی امنیتی در روزهای اخیر وارد کردستان شدند به استقبال آنها رفتند و با خوش‌آمدگویی به آنها پناه بردند.

«محمد کوثری» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره حضور نیروهای نظامی در کردستان می‌گوید: «تجزیه‌طلبان به خصوص کومله، پژاک و دموکرات در منطقه اقلیم کردستان حضور پیدا کرده‌اند تا بتوانند قسمتی از کردستان را به دست بیاورند؛ به این خاطر نیروی زمینی به غرب کشور فرستاده شد تا بتوانند بر آنان غلبه پیدا کرده و در مرزها امنیت را برقرار کنند و مردم شهرهای کردستان به زندگی خود ادامه دهند.»

تجزیه‌طلبان اوایل انقلاب نیز منازل افراد را شناسایی کرده و با حمله به آن، امنیت شهر و مردم را به طور کامل از بین می‌بردند. دقیقاً مشابه چیزی که این روزها شاهد آن هستیم. براندازان به خانه دو نفر از نیروهای امنیتی یورش بردند، اموالش را غارت کردند، خانه را آتش زدند و تمام وسایل و لباس‌های شخصی خانواده وی را بر سر دست‌ها گرفته و چرخاندند و حتی فیلم آن را در فضای مجازی منتشر کردند. اقدامی که از نگاه کارشناسان لبریز از خشونت اجتماعی است و هدفی جز بالا بردن میزان خشم تا حداکثر میزان ممکن در جامعه هدف یعنی انقلابیون، بسیجی‌ها و نیروهای امنیتی را دنبال می‌کند.

پاندمی خشونت

از نگاه تحلیلگران آنچه شاهد آن هستیم نتیجه یک پاندمی خشونت‌طلب و خشونت‌زا است. باور اینکه همه این وقایع غیراخلاقی و غیرانسانی در اعتراضاتی رخ داده که با شعار «زن زندگی آزادی» آغاز شده قدری مشکل به نظر می‌رسد، اما از نگاه تحلیلگران آنچه شاهد آن هستیم نتیجه یک پاندمی خشونت‌طلب و خشونت‌زا است.

در پی گسترش نقش‌آفرینی تجزیه‌طلبان جمهوری اسلامی ایران مناطقی از اربیل عراق را مورد حمله موشکی قرار داد؛ چراکه بسیاری از حمایت‌های خارجی از سوی کسانی صورت می‌گرفت که سال‌هاست در خاک عراق جا خوش کرده‌اند. دولت عراق پس از این ماجرا به ایران وعده داد که آنها را از منطقه دور خواهد کرد.

البته برخی معتقدند اگرچه سیر صعودی میزان خشونت‌طلبی و رشد دوباره فعالیت‌های تجزیه‌طلبی در این دور از آشوب‌ها در ایران هزینه‌های بسیاری به دنبال داشته است؛ اما منجر شد بسیاری از مردم از میدان اغتشاشات فاصله بگیرند و بسیاری از سرکردگانی که در سال‌های اخیر برای اقدام علیه جمهوری اسلامی تربیت شده بودند، شناسایی و بازداشت شوند.

در تمام این مدت، انتشار اخبار یک طرفه از سوی رسانه‌های لندن‌نشنین منجر به آن شده که گروهی از مردم از حقیقت پشت پرده مطلع نباشند. آنها با نوع پوشش غرض‌آمیز خود، با مظلوم‌نمایی هرچه بیشتر، هرگونه حضور و فعالیت تجزیه‌طلبان را بایکوت کرده و درگیری‌ها را به پای مردم و اعتراضاتشان می‌نویسند و از طرف دیگر برخورد حکومت با هوادارن تجزیه‌طلبی را سرکوبگری اعتراضات جلوه می‌دهند.

کد خبر 5639470 زينب رجائی

منبع: مهر

کلیدواژه: چهارشنبه های سفید مهسا امینی زاهدان سیستان و بلوچستان مهاباد جمهوری اسلامی مجلس شورای اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران هفته بسیج هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران نیروی زمینی سپاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایالات متحده امریکا حسین امیر عبداللهیان ناصر کنعانی سیدابراهیم رئیسی محمد مخبر تیم ملی فوتبال درگیری های مسلحانه سیستان و بلوچستان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تجزیه طلب سلاح و مهمات تجزیه طلبان خشونت طلبی تجزیه طلبی مهسا امینی قابل توجهی فضای مجازی قبضه سلاح درگیری ها خیابان ها خشونت طلب کشف و ضبط کشیده شد گروه ها شاهد آن سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۶۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و امتداد آن تا عصر حاضر

 

همزمان با ۲۵ شوال برابر با 15 اردیبهشت ۱۴۰3سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) به منظور آگاهی بیشتر مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و شکوفایی بحث‌های کلامی در عصر آن امام همام و امتداد آن تا عصر حاضر یادداشتی از سوی حسین لطیفی، مدیر گروه کلام اسلامی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی نگاشته شده است که اینک پیش روی مخاطبان گرامی است:

1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دین مبین اسلام را در عصری که دیدگاه های مختلفی در باره آغاز و انجام هستی وجود داشت و در میان باورمندان عقاید مختلفی چون: مسیحیت و تثلیث، یهودیت، ثنویت و غُنوصی گری، مانویت و دهری گری، بودیسم و تناسخیه، بی خدایی و زنادقه، شرک و چندخدایی و مانند آن، تبلیغ و شالوده معارف و جهان بینی الهی و راستین را پی ریزی کرد.  و در طول ۲۳ سال دوران رسالت خود، تحول فکری عظیمی در جامعه آن عصر ایجاد کرد. 

2. به تصریح اندیشمندان اسلامی، مدینه النبی نخستین حوزه علمی جهان اسلام بود که در آن جهان بینی و معارف اسلامی با حضور امامان معصوم، مباحثات اعتقادی و کلامی تبیین، تدوین و تدریس می شد و 
نقش کلیدی در تکوین علوم و دانش اصیل اسلامی داشتند. اگر بخواهیم نگاه تاریخی به این حوزه داشته باشیم. تاریخ بیش از دو قرن (از آغاز امامت امیر المومنین علی علیه السلام تا تبعید امام هادی علیه السلام به سامرا) این حوزه را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد:
دوره نخست (11-94ق)؛ از شروع امامت امیر المومنین علی علیه السلام تا عصر امام سجاد علیه السلام بود. مهمترین ویژگی این دوره تعریف، تبیین و تقویت مبانی اعتقادی و حفظ و حراست از معارف اسلامی و شیعی بود.
دوره دوم (94-242ق)؛ عصر امام باقر علیه السلام تا مهاجرت امام هادی علیه السلام به سامرا. مهمترین ویژگی این عصر شکوفایی علوم اسلامی و تثبیت و زمینه سازی انتقال به عصر امام رضا علیه السلام و امامان بعدی بود. محمدبن مسلم، مفضّل، جابربن حیان هشام بن حکم، هشام سالم، مومن طاق، علی بن میثم تمار و مانند آن از جمله شخصیت های تاثیر گذار بودند و در گسترش و انتقال معارف امامان معصوم به ویژه امام صادق علیه السلام در شهرها و حوزه های علمی دیگر نقش آفرین بودند.

3. عصر امام جعفر صادق علیه السلام، عصر شکوفایی و انتشار علوم اسلامی و انسانی از قبیل تفسیر، فقه، حدیث، کلام، انساب، لغت، شعر، طب، تاریخ، نجوم و... بود و موجب پیدایش افکار و اندیشه‌های مختلف، مذاهب اسلامی و مکاتب کلامی شد. چنان که پیش از این اشاره شد، جهان بینی و مکاتب فکری و کلامی متعددی در این عصر رواج داشت. مکاتب کلامی چون: قدریه، خوارج، معتزله، مرجئه، اهل حدیث، جبریه، حشویه و مشبهه و مانند آن. و همچنین وجود نحله های فکری و فرهنگی دیگر چون زنادقه و دهری مذهبان و الحادگرایی، مسیحیت و یهودیت، و وجود شخصیت هایی چون: ابن ابی العوجاء، عبدالله‏بن مقفع، ابوشاکر دیصانی، عبدالملک مصری و... و سوء برداشت و کج فهمی‏هایی که با ترجمه آثار حکما، یونانی را به همراه داشته است، و شور بختانه، هر یک زمینه‏ای برای انحراف از عقاید درست دینی را فراهم کرده بودند.  
بی شک در چنین عصری نقش امام نقش برجسته و حیاتی بوده است. هر چند در حوزه مدینه ساختمان بنای عظیم جهان بین اسلامی و شیعی‏ پیشوایان پیش از او و پس از او نیز نقش داشتند، و از خود پیامبر صلی الله علیه و آله که شهر علم و دانش بود آغاز شده و با علی علیه السلام که دروازه آن شهر بود، و نیز امامان بعدی علیهم السلام تداوم یافت، لیکن تکمیل و تاسیس این بنای عظیم «مکتب تشیع» به نام مبارک آن حضرت ثبت‏شده است.
 مباحث اعتقادی به خاطر در برداشتن مسایل زیربنایی اسلام یعنی عقاید دینی، در احادیث اعتقادی آن حضرت به طور گسترده مطرح شده است، و امام نیز به تبیین مسایل عقیدتی اسلامی به شکل‏های گوناگون ‏پرداخته است. از این رو، امام در گسترش مباحث اعتقادی و دانش کلام به ویژه شکل گیری شیعه نقش مؤثری داشتند. این‏ها موجب شد تا امام صادق علیه السلام به تشریح و تبیین مبانی دینی - اسلامی پرداخته و به شبهات و پرسش‏های منکران و زندیقان پاسخ منطقی و مستدل دهند. 
شاید یکی از دلایل رشد و شکوفایی علم کلام در عصر امام صادق علیه السلام و فراوانی  شاگردان کلامی اعم از محدثان متکلم و متکلمان محدث و ترویج مباحثات و تراث کلامی وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر امام باشد. زیرا عصر امام صادق علیه السلام در پی رقابت‌های سیاسی امویان و نیز ضعف اولیه حکومت بنی عباس و فرصت کوتاهی که فراهم آمد، عصر متمایزی با سایر ائمه(ع) بوده است. امام در این فرصت کوتاه، توانستند با برپایی کلاس‌هایی شاگردان بزرگی را تربیت کنند و هر یک را در موضوع خاص ماهر و متخصص بار آورند. به این ترتیب نخستین متکلمان امامیه ظهور و بروز کردند.
. براساس گزارش صاحبان رجال و ملل و نحل بیشترین دوره رونق علم کلام درعصرامام صادق(ع) بوده است. از این رو عصر امام صادق علیه السلام را می‌توان عصر شکوفایی دانش کلام دانست. به‌طوری که بیشترین دانشمندان متکلم در این دوره بودند و در این رهاورد اصحاب و شاگردان امام بیشترین تالیف کتب کلامی را از خود بر جای گذاشته اند. 
طبق گزارش صاحبان رجال و تراجم بیش از پانصد اثر کلامی شیعه در این دوره قابل شناسایی است. 
به نظر می رسد حداقل بخشی از این تراث کلامی شیعه به ویژه در سه قرن نخست قابل شناسایی و احیاء است. امام ضمن اهتمام به تبیین مبانی اعتقادی و کلامی بیشترین تشویق را از کار متکلمان داشتند. حتی دستور می‌داد متکلمان شیعه در حضورشان با مخالفان مناظره کنند و علاوه بر مناظره به تدوین و تالیف مسائل کلامی تشویق می کردند. طبق برخی منابع تاریخی امام بیش از ۴۰۰۰ شاگرد در خوزه های دانشی مختلف تربیت و پرورش داده اند. 

4. از جمله ویژگی های مکتب کلامی امام صادق علیه السلام  به موارد زیر می توان اشاره داشت:
 ویژگی نخست، تثبیت مرجعیت علمی اهل بیت و امام صادق علیه السلام  در میان مسلمانان به ویژه شیعیان بود که با اقدامات علمی و فکری آن امام همام موجب طرح  مبانی کلامی شیعه به شکوفایی و اوج خود رسیده است. 
ویژگی دوم، تکوین و پیدایش علم کلام و تدوین و تبیین آموزه های کلامی شیعه؛ 
ویژگی سوم، بیشترین آحادیث کلامی از سوی امام صادق علیه السلام  مطرح شده است به عنوان نمونه فقط در کتاب شریف کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد و از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق علیه السلام روایت شده است، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است. 
چهارمین ویژگی، شاگرد پروری و جذب و آموزش نیروهای زبده کلامی و اعزام آنها به دیگر مناطق اسلامی و گسترش کمی و کیفی تشیع امامی.
پنجمین ویژگی پشتیبانی علمی و فکری تشیع در نقاط مختلف مانند کوفه، بغداد، ری، قم و خراسان.
ششمین ویژگی، اصلاح کژی ها و انحرافات سیاسی و مذهبی درون دینی و مذهبی و پلسخ به شبهات و سوالات شیعیان و سوالات و شبهات سایر گروه های دینی و غیر دینی. 

5. نکته دیگری که در اینجا اهمیت دارد این است که جریان‌های فکری و انحرافی که در عصر امام حضور داشتند که ریشه‌های آن در عصر حاضر نیز قابل پی گیری است. از جمله مهمترین و با سابقه‌ترین جریان فکری، جریان اهل حدیث است که از مهمترین جریان‌های منحرف و افراطی به شمار می‌رود که در تاریخ اسلام شکل گرفته بود. در واقع امتداد این جریان منحرف را می‌توان تا امروز نیز  با 
جریان موسوم به «سلفیه» دنبال کرد. 
دومین جریان فکری جریان غالیان است. این جریان منحرف مورد لعن و نفرین اهل البیت(ع) بوده است. به‌طوری‌که امام صادق علیه السلام از پیروان خود می‌خواستند تا از این گروه بیزاری و دوری بجویند. گزارش‌های فراوانی از مباره امام با این گروه در متون روایی و تاریخی وجود دارد.
سومین جریان‌های فکری عصر امام، جریان خداناباور است که در قدیم بخشی از زنادقه دینی را شامل می شدند. عبدالله بن مقفع و عبدالکریم بن ابی العوجاء، دو تن از زندیقان معروف این عصر بودند و مناظرات زیادی با امام داشتند. واکنش و مواجهه امام علیه السلام در برابر این جریان مبتنی بر به کارگیری منطق و خرد در مجادله بوده است و از برخورد طردی و دفعی و خشن با این افراد خودداری می‌کردند. به عنوان نمونه  یکی از مناظره امام صادق علیه السلام را از کتاب اهلیلجه که توسط مفضل بن عمر روایت‏شده است می‏آوریم. در این بحث امام شیوه مجادله با شکاکان و خداناباوران را نشان می‏دهد. امام، این گونه سخن را آغاز کرده و می‏پرسد: ... به من بگو آیا به همه سوی جهان رفته ‏ای و به پایان آن رسیده‏ ای؟ آیا به پایان همین آسمانی که دیده می‏شود پا نهاده‏ ای، یا به عمق زمین فرو رفته‏ ای و در سرزمین ‏های گوناگون گردش کرده ‏ای؟ چه می‏دانی شاید آنچه را رد می‏کنی، نتوانسته ‏ای با حواس خود بیابی و دانشت‏بدان نرسیده است، و هرگاه از در انکار به در آمدی، و به وادی شک پا نهاده‏ ای، امید است که سرانجام به معرفت (خدا) دست‏یابی! .

6: یکی دیگر از عواملی که موجب شکوفایی علم کلام و سایر علوم اسلامی در عصر امام صادق علیه السلام شد، وجود شاگردان برجسته آن حضرت در این زمینه است. آن‏ها بخش مهمی از رسالت‏های علمی و فرهنگی امام صادق علیه السلام را بر دوش کشیدند، و به نشر آرا، افکار و نظریات مترقی و نوین آن حضرت در رشته‏های مختلف علوم و معارف اسلامی بویژه علم کلام پرداختند. 
مرحوم کلینی عقاید امروز شیعه را ثمره فعالیت‌های امام صادق علیه السلام دانسته و می‌گوید: «کاری که امام در این مقطع انجام می‌دهند تربیت شاگردان فقیه و عالمانی است که مردم را تربیت کنند. مشهورترین راویان شیعه شاگردان حضرت هستند، همچنین مشهورترین متکلمان شیعه مانند مؤمن طاق و حشام بن حکم همگی جز شاگردان حضرت بوده‌اند. خیلی از این‌ها ساکن شهرهای دیگر مانند کوفه هستند که علم امام را در نقاط مختلف ترویج می‌نمودند. از طرف دیگر مجموعه اعتقادات شیعه در مواجهه با فرقه‌های ضاله مانند قدریه، جسمیه، خوارج، معتزله و … به واسطه امام صادق علیه السلام و شاگردان ایشان در مناظرات شکل گرفته است. پس به طور خلاصه امام در یک نزاع سراسر مکتبی شیعه جعفری را شکل داده‌اند. طبق گزارشات تاریخی حضرت و شاگردان همواره در مناظرات پیروز بوده‌اند.»
هشام بن حکم از شاگردان برجسته امام صادق و امام کاظم علیه السلام بود که در مباحث کلامی به خصوص در موضوع امامت سرآمد شاگردان آنها به شمار می‌رفت. از وی آثار بسیاری هچون «کتاب التوحید»، « کتاب المعرفه»، «کتاب الامامه»، «کتاب رد بر معتزله» به یادگار مانده است.
ابوجعفر محمدبن علی بن نعمان معروف به مومن طاق نیز یکی از شاگردان امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم السلام و چیره دست در مناظرات کلامی بوده است. عیسی بن روضه از متکلمان شیعی در عصر امام و مولف «کتاب الامامه»، جابربن حیان صاحب آثار متعدد در حوزه‌های دانشی که برخی تا ۶۰۰ اثر به وی نسبت داده‌اند، مفضل بن عمر جعفی، صاحب «کتاب توحید» معروف به «توحید مفضَّل» در موضوع خداشناسی که امام مطالب آن را به مفضل املاء کرده است و خلیل بن احمد لغوی مشهور مولف «کتاب الامامه» و ...

7. امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام در مدرسه کلامی مدینه پس از شهادت آن امام از سوی امامان بعدی علیهم السلام تداوم یافت، و پس از عصر حضور امامان معصوم علیه السلام، در مدرسه کلامی حله، بغداد، قم و ری تا عصر حاضر، دوره‌های مختلفی را از نظر رکود و پیشرفت در کلام شیعه امامی، سپری کرده است. 
هر چند با هجرت امام علی علیه اسلام به کوفه زمینه انتقال مدرسه کلامی مدینه به کوفه فرام شده بود. ولی با اقامت کوتاه مدت امام صادق علیه السلام در پی چند سفر موجب تثبیت این مدرسه به عنوان اولین مرکز علمی شیعه در دوره حضور ائمه تا امام رضا علیه السلام گشت و بهره مندی شیعیان را از معارف و تعالیم حضرت به دنبال داشت. بنابراین نخستین امتداد مکتب امام صادق علیه السلام را می توان مدرسه کوفه نام برد. در واقع کوفه در قرون اولیه مبدأ صدور حدیث به دیگر شهرها از جمله بغداد و قم بوده است. ابراهیم بن هاشم کوفی احادیث را در میان علما و شاگردان مکتب ائمه رواج می دادند. رفت و آمد علما و ارادتمندان اهل بیت از شهرهای خراسان، اصفهان، قم به کوفه و مهاجرت محدثان کلامی و متکلمان محدث کوفه به شهرهای دیگر موجب انتقال احادیث به ویژه معارف اعتقادی به دیگر نقاط اسلامی می شدند. بنابر این مدرسه کلامی کوفه نقش تاثیر گذاری در امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و تراث شیعه آن به مدارس کلامی دیگر داشته است.
دومین مرکز علمی شیعه مدرسه کلامی بغداد است. این مدرسه در پی مسافرت امام به بغداد تاسیس شد. هشام بن حکم در ابتدا پیرو مذهب جهمی بود و در اثر ملاقات با امام در این شهر مستبصر شد و در شمار اصحاب آن حضرت در آمد. بنابراین شکوفایی این مدرسه در تاریخ اندیشه اسلامی شیعی به کوشش اصحاب امام صادق علیه السلام از جمله هشام بن حکم و مومن طاق بوده است. از ویژگی های این مدرسه رویکرد عقل گرایانه در کلام امامی است و در عقل گرایی کلام شیعه نقش تاثیر گذاری داشته است.
شایان ذکر است که مدرسه کلامی قم به واسطه؛ یعنی از طریق مدرسه کلامی کوفه و مدرسه کلامی ری از طریق مدرسه کلامی بغداد امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام بوده است و تاحدی میراث دار آن  و مدرسه کلامی مدینه بوده اند. مثلا احمد بن محمد بن عیسی اشعری در انتقال این تراث به قم سهم بسزایی داشته است. 

8.  نکته پایانی این که از این رو مکتب کلامی امام جعفر صادق علیه السلام، چه بلحاظ گستره نحله های فکری و کلامی و چه بلحاظ فراوانی مباحث و آموزه های کلامی از جمله مکاتب منحصر به فرد و کمتر مطالعه شده ای  است. 
شور بختانه، امروزه ما شاهد امتداد سه جریان‌های فکری و انحرافی- جریان اهل حدیث و سلفیه، جریان غالیان و جمود فکری و جریان خداناباور - از عصر حضور تا عصر حاضر هستیم. از این رو، امتداد این مکتب تا عصر حاضر محل تأمل و بایسته تحقیق و پژوهش است و توجه محافل پژوهشی حوزه هایی علمیه و دانشگاه را می طلبد. انشاء الله. 

منبع: آستان نیوز

دیگر خبرها

  • مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و امتداد آن تا عصر حاضر
  • عزاداری خیابانی مردم آستارا در سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: اسرائیل خاورمیانه را دچار بدترین چرخه خشونت کرده است/ تلاش‌ها برای راه حل دو دولتی باید افزایش یابد
  • اعتراف عجیب سیدمحمد خاتمی /مولوی سُنی فراری از مشهد در افغانستان کشته شد /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی
  • خداوندا، ایران را تجزیه و با آتش سوزی، سیل و زلزله نابود کن!
  • ایران اسلامی الگوی وحدت و برادری در جهان است
  • ایران اسلامی؛ الگوی تقریب مذاهب در جهان/علما وحدت را در بین مردم اشاعه دادند
  • کنایه عجیب خیابانی به چهار تیم مدعی!
  • بستر واگذاری امور به مردم فراهم شود
  • دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر